- پیه دار
- دارنده پیه باپیه 0، دارنده پیه بسیار بسیار پیه
معنی پیه دار - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
مخلوطی از پیه ولوئی برای گرفتن شکافهای صاروج حوض و جز آن ترکیبی ازپیه و پنیه که برای سد کردن سوراخ پهلوی شیر آب انبار و جز آن کنند
صلحب قدر و منزلت و رتبه
جنسی از قفل که صاحب انواعی است مقابل پیچ دار
نارون پشه خانه پشه غال
دارای پیچ با پیچ و خم تابدار: در بعضی بلاد درخت آن (یاسمین) عظیم میگردد و ساق سفید آن پیچدار
روغن دان، 0 ظرفی کوچک که در آن لحاف دوزان پیه کنند و سوزن در آن فرو برند تا چرب شود و آسانتر در جامه فرو رود و آسانتر بر آید، 0 پیه سوز 0، ساعت قراضه ساعت بدکار و بی ارزش 0 یا مثل پیه دان 0 ساعتی بد کار وبی ارز
ظرفی که در آن پیه کنند، جای پیه
دارای پایه، آنچه پایه داشته باشد، کنایه از کسی که در ادارۀ دولتی پایه و رتبه دارد، کنایه از صاحب رتبه، کنایه از دارای قدر و منزلت
بلندمرتبه، صاحب منصب
Feathered
пернатый
gefiedert
пір'яний
pierzasty
emplumado
piumato
emplumado
plumeux
gevederd
ที่มีขน
bersayap
مرفوفٌ
पंखदार
מכוסה נוצות
깃털이 있는
mwenye manyoya
পালকযুক্ত
پرندے والے
دنباله دار. یا گندم و آرد پی دار. که ریع بسیار دارد صاحب ریع. یا گوشت پی دار. دارای قوت دارای پی و عصب
آکمند
اکالیفا